زن سالارترین شهر جهان

تاریخ: ۱۳۹۵/۷/۶ سه شنبه

زن سالارترین شهر جهان

جامعه ای را تصور کنید که بانوان آن تقریبا کنترل همه چیز را در دست دارند و در طبقات جامعه ی خود نسبت به مردان در مرتبه ی بالاتری قرار گرفته اند. شاید برای شما کمی درکش سخت باشد که چگونه ممکن است چنین مردمانی وجود داشته باشند. منظور این نیست که جامعه ی مرد سالار خوب است بلکه زن سالاری نیز خوب نیست. به احتمال زیاد شما نیز موافق تعادل میان ارزش های مردان و زنان در یک اجتماع باشید. آیا این امکان وجود دارد؟

از ویژگی های این قوم باید به زن سالاری یا مادر سالار بودن آن ها اشاره کرد که ریشه ای تاریخی دارد و باز می گردد به سال های پیش، زمان شکل گیری اولیه قوم مینغکاباو در اندونزی.

حکومت قدرتمندانه ی زنان در سرزمینی عجیب

درباره ی قوم مینغکاباو | Minangkabau

این قوم که آنان را Minang ( مینانگ ) نیز می نامند در کشور اندونزی و منطقه ی سوماترای غربی زندگی می کنند. این مردمان جامعه ای زن سالار دارند یعنی ثروت و ارث، زمین و … همگی از مادر به دختر می رسد، در حالی که امور سیاسی و مذهبی تحت اختیار مردان اداره می شود. البته دراین حوزه زنان نیز نقش مهم و پر رنگی را ایفا می کنند. به این رسم و رسومات و عقاید زن سالاری در اندونزی Lareh Bodi Caniago می گویند و در این منطقه قوانینی وضع شده و همه باید آن ها را رعایت کنند. 

امروزه حدود ۴٫۵ میلیون نفر از این قوم در سوماترای غربی ساکن هستند و ۴٫۵ میلیون نفر دیگر در سراسر کشور اندونزی و شبه جزیره ی مالایا زندگی می کنند.

مردمان این سرزمین از ویژگی های دیگری نیز برخوردار هستند. برای مثال به درس و تحصیل اهمیت خاصی می دهند و در تلاش هستند تا کودکانشان مدارج بالای علمی را کسب کنند و موفق شوند و به همین دلیل شاهد حضور گسترده ی مردمی از این قوم در اقصی نقاط جنوب شرقی آسیا هستیم که هر کدام در مرتبه ای بالا در حال فعالیت هستند، مانند سیاست و اقتصاد و …

مینانگی ها به شدت به پیرو دین اسلام هستند ولی همیشه به سنت های خود پایبند بوده اند، مانند داشتن جامعه ی زن سالار. قبل از این که به دین اسلام روی بیاورند هندو-بودایی بوده اند. مطالعات انسان شناسی و رفتارشناسی زیادی بر روی این مردمان صورت گرفته تا ریشه ی زن سالار بودن جامعه ی آن ها را درک کنند و دلیلی برای آن بیابند. زنان مینانگی نسبت به مردان از نظر مالی قوی تر هستند و حق بیشتری دارند. بطور مثال خانه ها و زمین ها به نام آن های می بشاد و اگر ارثی وجود داشته باشد از سهم بیشتری برخوردار خواهند بود. البته به دلیل باز تر شدن جوامع مختلف و ارتباط بیشتر میانگی ها با دیگر کشورها و مردمان امروزه از شدت زن سالار بودن آن ها کاسته شده است. 

حکومت قدرتمندانه ی زنان در سرزمینی عجیب

گذشته ی این قوم و ریشه ی زن سالاری در جامعه ی آن ها

طبق یافته های تاریخی و افسانه ها گفته می شود که در اواسط قرن ۱۲ میلادی پادشاهی به نام Maharajo Dirajo، شخصی که پادشاهی Koto Batu را بوجود آورد از دنیا رفت و همه چیز را برای همسران خود و فرزندانش به جای گذاشت. او سه فرزند از سه زن خود داشت.

همسر اول او که Puti Indo Jalito نام داشت توانست حکومت را به دست بگیرد و تمامی فرزندان پادشاه را به سرپرستی خود در بیاورد. در نتیجه برای اولین بار شاهد حضور یک زن در هسته ی اصلی قدرت یک پادشاهی بودیم و این بذری بود برای تبدیل شدن یک ملت به جامعه ای زن سالار و یا همان مادر سالار. همه چیز باز می گزدد به ریشه های تاریخی و فرهنگی ملت و همین ریشه ها هستند که آینده ی مردمان را رقم می زنند.

حکومت قدرتمندانه ی زنان در سرزمینی عجیب

نگاهی به فرهنگ این قوم

در فرهنگ این مردمان پسر جوان خانواده مسئولیتی سنگین و مهم نسبت به مادر و خواهران خود دارد. رسم است زمانی که دختران خانواده ازدواج می کنند در خانه ی خود به همراه داماد زندگی می کنند. ( البته امروزه این اتفاق بسیار کم رخ می دهد ) باید درباره ی نحوه ی به ارث رسیدن زمین و زمینداری در میان مردمان مینغکاباو برای شما بگوییم. از آن جایی که مردان آن ها برای کسب علم و کار کردن به دیگر مناطق و شهرها می روند زمین های کشاورزی می مانند و زنان. در نتیجه وظیفه ی مراقبت و کشت و کاشت بر عهده ی آنان خواهد بود.

بعد از مرگ مادر زمین ها به دختران خانواده می رسد و گاهی اوقات پسران نیز سهمی می برند.

گفته می شود مردان در این سرزمین مهمان خانه ی همسران خود هستند، ولی تا چه حد این موضوع در دنیای امروز می تواند حقیقت داشته باشد؟

حکومت قدرتمندانه ی زنان در سرزمینی عجیب

منبع